یک شنبه 20 / 8 / 1390برچسب:, :: 12:48 ::  نويسنده : ahmad & saman

تو این پست تست ترانزيستور های BJT و تشخیص پایه های آن و چگونگی انتخاب تراتزیستور معادل را بررسی می کنیم. 

ابتدا یک ترانزیستور سالم را بررسی می کنیم:
یک ترانزیستور یا مثبت (pnp) و یا منفی (npn) می باشد .
برای تشخیص تیپ ترانزیستور چندین روش وجود دارد .
تیپ بعضی از ترانزیستورهارا از روی نامگذاری می توان مشخص نمود .



طريقه شناسايي پايه هاي ترانزيستور توسط مولتي متر آنالوگ :

ابتدا مولتي متر را در رنج RX1 قرار داده و سپس به دنبال پايه اي مي گرديم كه به دو پايه ي ديگر راه بدهد . اين پايه B ( بيس ) است
و اگر اين پايه به وسيله سيم قرمز شناسايي شود معرف نوع ترانزيستور PNP ويا اصطلاحاً مثبت است .
و در صورتيكه توسط ترمينال مشكي تشخيص داده شود گويند كه ترانزيستورNPN و يا منفي است .
حال پايه B و نوع ترانزيستور مشخص شده است . جهت تشخيص دو پايه ي ديگر مولتي متر را در رنج RX10K قرار داده و در هردو جهت اين دو پايه را نسبت به هم تست مي كنيم در جهتي كه مولتي متر راه مي دهد ترمينالي كه B ( بيس ) را شناسايي كرده است E ترانزيستور را تشخيص مي دهد . و طبعاً پايه بعدي كلكتور است .


چگونه ترانزيستور را تست كنيم ؟

ابتدا یک ترانزیستور سالم را بررسی می کنیم:
یک ترانزیستور یا مثبت (pnp) و یا منفی (npn) می باشد .
برای تشخیص تیپ ترانزیستور چندین روش وجود دارد .
تیپ بعضی از ترانزیستورهارا از روی نامگذاری می توان مشخص نمود .
وبرای تشخیص از این راه باید سیستم های نامگذاری ترانزیستور را بشناسیم.
1- سیستم نامگذاری ژاپنی:
نام گذاری ترانزیستور در این سیستم به شرح زیر است :
با 2Sدر ابتداشروع و اگر حرف بعدی A و یا B باشدترانزیستور مثبت (PNP) میباشد پس 2SAیعنی ترانزیستور مثبت بافرکانس کار بالا و 2SB یعنی ترانزیستور مثبت (PNP )با فرکانس کار پائین می باشد.
مثال :
2SA1015 این ترانزیستور از نوع مثبت با فرکانس کار زیاد می باشد.
ویا 2SB941 این ترانزیستور از نوع مثبت با فرکانس کار پائین می باشد.

اگر ترانزیستور با 2SC و یا 2SD شروع شود در این روش یعنی ترانزیستور منفی می باشد .
2SCیعنی ترانزیستور منفی فرکانس بالا و 2SD یعنی ترانزیستور منفی وبا فرکانس کار پائین است .
اما در روش نامگذاری اروپایی که را آوردن دو حرف دراول و سه عدد در آخر مانند BC337 تیپ ترانزیستور قابل تشخیص نیست .
ویا در روش نامگذاری آمریکایی که با 2N شروع و چند عدد در آخر مانند 2N3055 نوع مثبت ویا منفی مشخص نمی شود .
برای تشخیص مثبت ویامنفی ترانزیستورها دیگر ضمن اینکه از دیتا شیت ها می توان استفاده
کرد. در صورت داشتن یک ترانزیستور با همان شماره وسالم می توان به شرح زیر عمل کرد .

ابتدا مولتی متر را روی RX1 قرار داده و دنبال پایه ای می گردیم که به دوپایه ی دیگر راه بدهد یعنی عقربه حرکت کند و معمولاً اهم کمتر از 40 قابل قبول است .
دراین حالت اگر مولتی متر آنالوگ (عقربه دار ) داشته باشیم و سیم قرمز مولتی متر به پایه ای که به دو پایه دیگر راه بدهد متصل کنیم ترانزیستور از نوع مثبت است وپایه ای که به دوپایه ی دیگر راه می دهد پایه ی بیس B می باشد .
و اگر سیم مشکی را به پایه ای متصل کنیم که به دو پایه ی دیگر رابدهد ترانزیستور منفی و پایه مشتر ک بیس B می باشد .

برای تشخیص دو پایه دیگر چندین روش وجود دارد که فقط به دوروش ساده آن اشاره می کنم
اگر مولتی متر رنج RX10K داشته باشد می توان در این رنج به شرح زیر C کلکتور را از امیتر E تشخیص داد .

باید در این رنج دستمان به پایه های ترانزیستور تماس نداشته باشد .

در این حالت( RX10K) ترمینال مشکی مولتی متر را اگر به دو پایه دیگر متصل کنیم ( دست با پایه های ترانزیستور تماس نداشته باشد ) فقط در یک جهت عقربه منحرف می شود .

که در این حالت در ترانزیستور منفی سیم مشکی که بیس را تشخیص داد E امیتر را نیز در این حالت مشخص می کند .
و در ترانزیستور مثبت ترمینال قرمز که قبلاً بیس را تعین نموده است اکنون E امیتر را تعیین می کند .

حال که پایه های ترانزیستور را شناختیم چگونه آنرا تست کنیم تا بدانیم که قطعه صدرصد سالم است .
برای تشخیص صحت ترانزیستور بشرح زیر توجه فرمائید .

1 - پایه بیس باید به دو پایه دیگر با مولتی متر آنالوگ و در رنج RX1 راه بدهد و اهم کمی را نشان دهد . طبیعی است که در این حالت دیود بیس امیتر درگرایش مستقیم است .
2 - پایه بیس به دو پایه دیگر حتی در رنج RX1k هم راه ندهد یعنی هیچ گونه نشتی در این حالت قابل قبول نیست . دیود بیس امیتر در گرایش معکوس می باشد .
3 - پایه های C کلکتور و E امیتر نیز در حالیکه مولتی متر در رنج RX1K قرار دارد از هردو سو نشتی ندارند پس در این حال نیز هیچ گونه نشتی قابل قبول نیست ( دست با پایه های ترانزیستور نباید تمای داشته باشد . )

توجه : این آزمایش فقط در یک ترانزیستور ساده بدون دیود داخلی ویا مقاومت داخلی صحت دارد
ودر ترانزیستوردارلینگتون نیز روش تست متفاوت است



چگونه ترانزيستورهاي معادل را انتخاب كنيم :
براي انتخاب ترانزيستور معادل و يا جانشين مناسب آن به مهمترين پارامترهاي آن توجه كنيد .
1 – ماكزيمم ولتاژ قابل تحمل EC
2 – ماكزيمم جريان گذر از EC
3 – توان ترانزيستور
4 – ضريب تقويت ترانزيستور
5 – فركانس قطع ترانزيستور


نكات فوق الذكر در اكثر موارد بايد مورد توجه باشد . اگر يك ترانزيستور خروجي هريزنتال و يا يك ترانزيستور سويچينگ تغذيه را انتخاب مي كنيم تمام موارد فوق حتي به اضافه ظرفيت خازني بين BC نيز بايد مورد توجه قرار گيرد زيرا فركانس كار هرچه بالاتر رود اهميت ظرفيت خازني ما بين پايه هاي ترانزيستور بيشتر مي شود .
نكته مهمي كه در انتخاب ترانزيستور هاي قدرت حائز اهميت است مقدار جريان گذر از EC مي باشد در اين حالت انتخاب ترانزيستور جانشين بايد به صورتي باشد كه نه تنها تحمل جريان گذر را داشته باشد بلكه اندكي از ترانزيستور قبلي نيز بهتر بوده تا طول عمر بيشتري در مدار داشته باشد .
در انتخاب ترانزيستورهاي طبقه هريزنتال علاوه بر توجه به جريان گذر اهميت تحمل ولتاژ كار بالا بيشتر از ترانزستورهاي سويچينگ است . زيرا همواره خروجيهاي هريزنتال پيكهاي ولتاژ بالاتر توليد مي كنند . اين بدان معني نيست كه در طبقه POWER SUPPLY يا منبع تغذيه ولتاژ كار ترانزيستور اهميتي ندارد . به هر حال انتخاب ولتاژ كار با توجه به ماكزيمم دامنه پيكهاي توليدي اهميت دارد . در ترانزيستورهاي خروجي هريزنتال گاهي محدوده ولتاژ كار بالاتر از 1500V مي باشد پس الزاماً بايد ولتاژ كار اين ترانزيستورها بالاتر از پيكهاي توليدي باشد تا تحمل كاردر اين وضعيت را داشته باشد.



یک شنبه 20 / 8 / 1390برچسب:, :: 12:11 ::  نويسنده : ahmad & saman

فلیپ فلاپ SR

فلیپ فلاپ SR یک المان فیزیکی است که می تواند به عنوان یک عنصر تاخیر دهنده به کار گرفته شود. این المان فیزیکی دارای دو ورودی به نام های R و S می باشد و دو خروجی دارد که یکی متمم دیگری است.
طرز کاراین فلیپ فلاپ در جدول صحت به این شکل است که وقتی عملکرد مدار را بررسی می کنیم اگر S=1 و R=0 باشد، اصطلاحا می گویند مدار set است یعنی خروجی آن 1 شده است. اگر پس از آن S=0 شود، مدار در وضعیت set باقی می ماند ولی اگر R=1 شود اصطلاحا می گویند مدار Reset شده است یعنی خروجی در این لحظه صفر است، و اگر در این لحظه R=0 شود مدار در حالت Reset باقی می ماند. بنابراین R=0 و S=0 در خروجی نشان می دهد که کدامیک از S یا R آخرین بار برابر 1 بوده است. یعنی مدار آخرین وضعیت غیر صفر ورودی را به خاطر سپرده است. مطابق جدول کارنو اگر R و S همزمان در حالت 1 قرار گیرند مدار در حالت نامشخص خواهد بود. به این خاطر مدارهای دارای فلیپ فلاپ SR را طوری طراحی می کنند که هیچ گاه ورودی های S و R همزمان برابر 1 نشود.
این مورد محدودیتی برای فلیپ فلاپ SR است، که در فلیپ فلاپ JK این نقص برطرف شده است.


فلیپ فلاپ JK

این عنصر تاخیر دهنده دارای دو ورودی به نام J و K می باشد و دو خروجی آن یکی متمم دیگری است و در آن محدودیت فلیپ فلاپ SR را رفع کرده اند و دو ورودی J=1 و 1=K برای این مدار قابل قبول است.
در این فلیپ فلاپ همانند نوع SR ورودی تمام صفر یعنی J=0 و K=0 تاثیری در حالت خروجی فلیپ فلاپ ندارد و همان حالت قبلی حفظ می شود. ولی اگر J=1 و 1=K باشد یک ورودی قابل قبول است که باعث تغییر حالت در مقدار خروجی می شود.

 

 

 

 


فلیپ فلاپ T

این عنصر تاخیر دهنده دارای یک ورودی به نام T است و دو خروجی به صورت Y و متمم آن دارد.
چنانچه T=1 شود باعث تغییر در خروجی می شود یعنی اگر خروجی صفر باشد مقدار آن یک می شود و برعکس اگر خروجی یک باشد مقدار آن صفر می شود. این فلیپ فلاپ را به این خاطر فلیپ فلاپ جهشی نیز می نامند.
فلیپ فلاپ T همانند فلیپ فلاپ JK است که دو ورودی آن از یک متغیر مقدار می گیرد یعنی یا هر دو J و K مقدار صفر و یا هر دو مقدار یک دارند. به این ترتیب در مواقعی یک است، ایجاد جهش می کند.
 
 
 
 
 
 
 


فلیپ فلاپ D

این مدار تاخیر دهنده شبیه به یک عنصر تاخیر دهنده ساعت عمل می کند به این ترتیب که هر ورودی به آن می دهیم در یک فاصله زمانی مشخصی بعدا همان ورودی را به صورت خروجی دریافت می کنیم.
از این رو این فلیپ فلاپ را فلیپ فلاپ تاخیر (Delay) می نامند. این فلیپ فلاپ یک ورودی به نام D دارد.

 



یک شنبه 20 / 8 / 1390برچسب:, :: 11:51 ::  نويسنده : ahmad & saman

معرفي فناوري وايمكس

وايمكس (WiMAX) در آينده بسيار نزديك، اينترنت را در كنار شبكه مخابراتى قرار خواهد داد و چنان انقلابى را در اين زمينه به‌ وجود خواهد آورد كه روشن كردن اكثر كامپيوترهاى قابل حمل، خانگى و يا خاص، مساوى با اتصال آن‌ها به اينترنت باشد.
 
وايمكس (WiMAX) يك روش بدون سيم فوق العاده سودمند در زمينه دسترسى تمامى كاربران به اينترنت و ارائه خدمات الكترونيكي شهري مي‌باشد. براي اين‌كه بهتر به نقشي كه فناوري وايمكس در تغير و تحولات سيستم ارتباطي ايفا مي‌كند، پي ببريد، تصور كنيد كه در هر كجا و هر زمان خواهيد توانست با استفاده از لپ تاپ خود به دنياي اينترنت دسترسي داشته باشيد.
وايمكس فناوري قدرتمندي است كه مي‌تواند تحرك واقعي را براي شبكه به ارمغان آورد.
در زماني نه چندان پيش،‌ اكثر خريداران رايانه خوشحال بودند كه دستگاه جديدشان يك مودم دارد كه به شكل داخلي در آن نصب شده است. در آن روزها كاربر مي‌توانست يك مگابايت را در حدود 5 دقيقه (بسته به سرعت ارتباط و اتصال) دانلود كند؛ با سيستم واي-فاي (WI-FI) همين كاربر مي‌تواند يك مگابايت را در مدت يك ثانيه دانلود كند. وايمكس حتي سرعت بالاتري را در حوزه‌هاي گسترده‌تري ارايه مي‌دهد.
از مزيت‌هاي فناوري نوظهور وايمكس نسبت به فناوري‌هاي قديمي‌تر از خود (نظير واي-فاي) اين است كه وايمكس مي‌تواند ورودي‌اي باشد كه به كاربران اجازه مي‌دهد بدون محدوديت در سراسر كشور حركت كنند. با اين ويژگي، اينترنت قابل جابجايي و حمل و نقل خواهد شد كه اين امر سرعت روآوردن صاحبان كسب و كار به استفاده از مزيت‌هايي كه اينترنت براي آن‌ها فراهم مي‌كند را، بيشتر از پيش خواهد نمود.
وايمكس چگونه كار مي كند؟
وايمكس دو جزء اصلي را براي ايجاد يك شبكه احتياج دارد:
• ايستگاه مركزي (BS) كه به عنوان يك تكرار كننده عمل مي‌كند و مي‌تواند به اينترنت متصل باشد.
• مشترك/ كاربر نهايي كه از دسترسي بي‌سيم با پهناي بالا از طريق ايستگاه مركزي استفاده مي‌كند.
وايمكس دو نوع سرويس بي‌سيم را ارائه مي‌دهد:
• سرويس خارج از خط ديد (NLOS): اين نوعي از سرويس واي-فاي (wi-fi) مي‌باشد كه در آن يك آنتن كوچك روي رايانه مشترك (كاربر) به برج متصل است. در اين سرويس، وايمكس از فركانس پايين‌تري مشابه واي-فاي استفاده مي‌كند. اين فركانس بين 2 گيگاهرتز و 11 گيگاهرتز مي‌باشد. به دليل استفاده از طول موج كوتاه سرويس خارج از ديد (NLOS) مي‌تواند از موانع عبور كند.
• سرويس روي خط ديد (LOS): در اين نوع سرويس يك آنتن بشقابي بر روي سقف يا نقاط قطب يك برج وايمكس نصب مي‌شود. اين نوع ارتباط پر قدرت‌تر و پايدارتر مي‌باشد و مي‌تواند حجم بزرگي از اطلاعات را با خطاي كم‌تر بفرستد. اين نوع ارتباط از فركانس بالاتري تا حد 66 گيگاهرتز استفاده مي‌كند. در فركانس هاي بالا تداخل كم‌تر است و پهناي باند زيادتري در دسترس مي‌باشد.
با كاربرد آنتن‌هاي قدرتمند سرويس روي خط ديد (LOS)، ايستگاه وايمكس مي‌تواند اطلاعات را به رايانه‌ها و روترها بفرستند، البته روترها و رايانه‌هايي كه فناوري وايمكس راپشتيباني مي‌كنند در 30 مايلي فرستنده هستند. چرا كه حداكثر محدوده مخابراتي وايمكس 30 مايل مي‌باشد.
 
دو مسئله كوچك
وايمكس در دو جا با مشكل روبه‌رو است. اول آن كه اين سيستم بى حد و مرز مى‌تواند امنيت دولت‌ها را به خطر اندازد و به همين خاطر از هم‌اكنون يك تهديد امنيتى براى حكومت‌ها به شمار مى‌رود. از اين‌رو به موازات تامين لوازم تكنيكى آن، مسائل حقوقى وايمكس نيز احتياج به راه‌حل دارند. مسئله دوم، تامين هزينه وايمكس است كه براى آن راه‌كار منسجم و مشخصى ارائه نشده است. آيا بايد مانند تلفن همراه با آن برخورد كرد و از مشتركان هزينه اتصال را برحسب مدت اتصال، دريافت كرد و يا همچون آي.اس.پي‌هاى بيشتر كشورها، هزينه اشتراك ثابت از مشترى اخذ كرد؟


نحوه ارايه مجوز وايمكس:
اغلب كشورها طيف وايمكس را از طريق مزايده واگذار كرده‌اند. تعداد كم‌تري هم مجوز را به اپراتوري داده‌اند كه در بخش‌هاي تخصصي اعتبار لازم را داشته است (beauty contest). اطلاعاتي كه در ادامه خواهد آمد، اغلب تحت تاثير اطلاعات جمع‌آوري شده از 17 كشور جهان قرار دارد كه مجوز‌ها را از طريق مزايده فروخته‌اند.
قيمت وايمكس:
قيمت طيف وايمكس تحت تاثير عوامل متعددي از جمله شاخصه‌هاي جمعيتي ناحيه مورد نظر،‌ قدرت خريد سرويس، ضريب نفوذ تلفن همراه و باند وسيع، تخصيص طيف و چشم‌انداز رقابت در بازار قرار دارد.
با تجزيه و تحليل 17 بازار كه در آن‌ها سيستم وايمكس ارايه شده بود، اين نتيجه حاصل شد كه ميانه و ميانگين قيمت هر مگاهرتز پهناي باند به ازاي جمعيت، به ترتيب 013/0 و 031/0 دلار بر هرتز مي‌باشد. اين تفاوت فاحش ميانه و ميانگين نشان‌دهنده اين است كه قيمت‌ها در بازار‌هاي مختلف بسيار متفاوت مي‌باشد (اين تفاوت مي‌تواند ناشي از نوظهور بودن فناوري وايمكس و انحصاري بودن آن در بعضي از بازارها و رقابتي بودن آن در بعضي بازارهاي ديگر باشد).
قيمتي كه به ازاي هر مگاهرتز پهناي باند به ازاي هر نفر براي طيف وايمكس پرداخت شده است، در كشورهاي خاورميانه، ‌مركز و شرق اروپا بالاترين رقم (بالاتر از ميانگين) در دنيا بوده است. در حالي‌كه بازارهاي با درآمد سرانه بالاتر (نظير اروپاي غربي، آمريكا، ‌ژاپن و ...) قيمت‌هاي نزديك به ميانه را ارايه داده‌اند.
طيف وايمكس در بازارهايي كه رشد بالايي (ضريب نفوذ 50 درصد) در بخش تلفن همراه داشته‌اند و هنوز مجوز 3G (شبكه تلفن‌هاي نسل سوم) به آن‌ها داده نشده،‌ قيمت بيشتري دارد. اين امر در حالت كلي بيانگر اين مساله است كه مجوز دهندگان با رسيدن تلفن همراه نسل دوم به مرز اشباع،‌ به فرصت‌هاي پيش روي وايمكس توجه بيشتري دارند.
قيمت هر مگا هرتز پهناي باند وايمكس به ازاي هر نفر به طور قابل ملاحظه‌اي از طيف 3G ارزان‌تر است (در مواردي بيش از 1000 برابر). اين تفاوت در اروپاي غربي و آمريكاي شمالي محسوس‌تر از بازارهاي رو به رشد است.
پيش‌بيني مي شود كه وايمكس در آينده بسيار نزديك، اينترنت را در كنار شبكه مخابراتى قرار خواهد داد و چنان انقلابى را در اين زمينه به‌ وجود خواهد آورد كه روشن كردن اكثر كامپيوترهاى قابل حمل، خانگى و يا خاص، مساوى با اتصال آنها به اينترنت باشد.



یک شنبه 20 / 8 / 1390برچسب:, :: 11:39 ::  نويسنده : ahmad & saman

خازن های ثابت
در خازن های ثابت ، ظرفیت از پیش تعیین شده و ثابت است و مقدار آن را بعد از ساخت نمی توان تغییر داد . خازن های ثابت را معمولا با جنس دی الکتریک به کار رفته در آنها می شناسند .

خازن کاغذی
خازنهای کاغذی به دلیل ارزان بودن و اندازه کوچکشان مورد استفاده فراوان قرار می گیرند . جنس دی الکتریک آنها کاغذ آغشته به پارافین است و در ولتاژ پیش از 600 ولت مورد استفاده قرار می گیرند . صفحات این خازنها به صورت نوارهای صاف و طویل از جنس ورقه های قلع است . کاغذ آغشته به پارافین بین دو صفحه ، حکم دی الکتریک را دارد و این هر سه بصورت لوله ، پیچیده شده اند و داخل یک استوانه قرار می گیرند .

خازن میکا
خازن میکا از تعدادی ورقه ی نازک میکا به عنوان دی الکتریک و ورقه های نازک فلزی تشکیل می شوند . این ورقه ها به صورت یک در میان روی هم قرار می گیرند . ورقه های فلزی در دو دسته به یک دیگر متصل شده اند تا سطح موثر هر صفحه ی خازن را بزرگتر کنند و ظرفیت خازن بالا رود . هر چه مقدار صفحات فلزی بیش تر و اندازه ی آنها بزرگتر باشد ، ظرفیت خازن افزایش می یابد . مجموعه ورقه های میکا و فلز در یک کپسول قرار می گیرند .

خازن الکترولیتی
خازن های الکترولیتی دارای قطبیت معینی است و از آن در مدار های dc استفاده می شود . یک صفحه از خازن الکترولیتی مثبت است که به سر مثبت منبع وصل می شود . صفحه دیگر منفی است و به سر منفی منبع متصل می گردد . ظرفیت این خازن ها بالا و از چند میکروفاراد تا چند هزار میکروفاراد است . ولتاژ شکست این خازن ها معمولا کم و جریان نشتی انها نسبت به سایر خازنها زیاد است . خازن های الکترولیتی را با الکترولیت مایع و هم با الکترولیت خشک می سازد .

برای مشاهده ی کامل این مطلب لطفا" به ادامه ی این مطلب بروید!



ادامه مطلب ...


یک شنبه 20 / 8 / 1390برچسب:, :: 11:35 ::  نويسنده : ahmad & saman



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-2-مربوط به تست كالیبره بودن دستگاه 

3- ولوم Focus واضح كننده شكل موج است .
5-لامپ راهنما كه روشن بودن دستگاه را نشان می دهد.      
6-دكمه POWER  برای روشن و خاموش كردن دستگاه .
7-ولوم ولت بر قسمت برای تنظیم دامنه(محور عمودی كانال یك) موج را بزرگتر یا كوچكتر نشان می دهد
8-ترمینال ورودی كانال 1(محل اتصال پروپ).
9-ولوم كالیبره كننده، كه این ولوم همیشه باید در منتها الیه سمت راست باشد.       
10-كلید سه حالته انتخاب وضعیت سیگنال ورودی كانال یك در حالت AC فقط موجAC  را نشان میدهد و در حالت DC سیگنال AC و DC را نشان میدهد . درحالت GND خط صفری در صفحه اسیلوسكوپ داریم كه ازآن به عنوان خط مبنا (خط صفر) استفاده می شود .  
11-با چرخاندن ولوم Position ، سیگنال ورودی كانال یك به بالا و پایین تغییر مكان میدهد .  
12- ALT در صورتی كه برای نمایش امواج ورودی هر دو كانال با فركانس های بیش از یك كیلو هرتز است .در صورت فشردن كلید به حالت CHOP میرود ، كه برای امواج كمتر از 1كیلو هرتز است .  
13-DCBAL :این پنتانسیومتر برای بالانس محور عمودی به كار میرود .  
14-كلید 4حالته MODE: در حالت CH1 ورودی فقط از كانال 1 است . درحالت CH2 ورودی فقط از كانال 2 است. در حالت DOUL وردی هر دو نشان داده می شود .(به طور جداگانه ). در حالت ADD مجموعه دامنه ورود ی هر دو كانال نشان داده میشود .
15-زمین دستگاه اسكوپ است .در هنگام وصل كردن اسیلوسكوپ به دستگاه دیگر این ترمینال باید به زمین دستگاه دیگر وصل شود .   
16-اگر این كلید در حالت بیرون باشد وموج كانال دو را عادی نشان می دهد واگركلید را فشار دهیم موج كانال 2 را معكوس نشان میدهد .  
17- DCBAL :این پنتانسیومتر برای بالانس محور عمودی به كار میرود .  
18- عملكرد همانند شماره 10
19-عملكرد همانند شماره 11     
20-ترمینال ورودی كانال دو محل اتصال پروپ  
21-عملكرد همانند شماره 9
22-عملكرد همانند شماره 7  
23-اگر بخواهیم از كانال 1 استفاده كنیم كلید را در حالت ch1 و اگر بخواهیم از كانال 2 استفاده كنیم در حالت ch2 قرار میدهیم .  
24-ترمینال ورودی خارجی برای تنظیم دستگاه .  
25- در اسیلوسكوپ مداری وجود دارد كه وجود یاعدم وجود سیگنال ورودی را تشخیص دهد. اگركلید 4 حالته Mode در حالت: AUTO:در صورت عدم وجود سیگنال ورودی یك خط صاف روی صفحه اسكوپ ظاهر میشود . NORM :در صورت عدم وجود سیگنال ورودی هیچ شكل موجی روی صفحه ظاهر نمیشود.  
26-كلید SLOP  دامنه ی موج را در وضعیت بیرون مثبت و در وضعیت درون منفی نشان میدهد (180درجه اختلاف فاز ایجاد میكند ).  
27-امواج ورودی هر دو كانال را به روش متناوب جاروب میكند.  
28-با تنظیم این ولوم از لغزش و حركت موج در صفحه جلوگیری میشود .  
29-عرض ( دامنه) موج تغییرمیكند .  
30-كلید  SWP.VAR.برای كالیبره كردن پریود، باید در منتها الیه سمت راست قرار می گیرد.  
31-كلید بزرگنمایی ،10برابر دوره را زیاد میكند.  
32-با چرخاندن ولوم POSITION  شكل موج به چپ و راست تغییر مكان میدهد .  
33-لامپ اشعه كاتدی CRT    

 



یک شنبه 20 / 8 / 1390برچسب:, :: 10:45 ::  نويسنده : ahmad & saman

دیاک (به انگلیسی: Diac) یک نوع دیود جریان متناوب است. دیود بلافاصله بعد از رسیدن به ولتاژ شکست (VBO)، هادی می‌شود و جریان را عبور می‌دهد؛ سپس دیود وارد ناحیه رزنانس منفی می‌شود و این امر باعث کاهش ولتاژ دو سر دیود و افزایش جریان دیود می‌شود و دیود تا زمانی‌که جریانش از جریان نامی دیود (جریان نگه دارنده)(IBO)(IH) کمتر نشده، در حالت هادی باقی می‌ماند؛ در جریان‌های کمتر از این مقدار، دیود به حالت حداکثر مقاومت (نارسانا) باز می‌گردد و این رفتار برای هر دو جهت دیود صادق است.

بیشتر دایاک‌ها، یک ساختمان سه لایه به همراه ولتاژ شکستی در حدود ۳۰ ولت دارند. رفتار دایاک‌ها شبیه به یک(اما خیلی دقیق‌تر کنترل شده و کم‌حجم شده در ولتاژ پائین‌تر نسبت به) لامپ نئون است.

دیاک‌ها برخلاف بسیاری از تریستورها مانند ترایاک که برای تریگر کردن از پایه گیت استفاده می‌کنند، فاقد این پایه می‌باشند. بعضی از ترایاک‌ها مانند کوادراک از یک دایاک داخلی سری با پایه گیت خود به این منظور استفاده می‌کنند.

 

یک تعریف کلی در مورد دیاک به شرح زیر هست:

دياك عنصري دوپايه است و مشابه ترانزيستوري است كه بيس ندارد. از هر دو طرف (باياس مستقيم و معكوس ) جریان را عبور مي دهد و روشن شدن آن بستگي به ولتاژ آستانه تعريف شده ( يا شكست ) دارد.

دیاک درتوليد پالس بكار برده مي شود.در واقع دیاک و تریستور و ترایاک هم خانواده اند و همگی در حالت کلی مانند دیود خاصیت هدایت کنندگی دارند اما با این تفاوت که تریستور و ترایاک عناصر سه پایه ای هستند که تکامل یافته اند و علاوه بر اینکه از هر دو طرف جریان را عبور میدهند دارای پایه گیت برای کنترل زمان عبور جریان نیز میباشند.

دیاک از یک زوج دیود چهار لایه به طور موازی و معکوس تشکیل شده است و در هر دو جهت تریگر میشود .بزرگترین مزیت کاربرد دیاک در ولتاژ ac هدایت از هر دو سوی این قطعه است .
دیاک از نظر شکل ظاهری به شکل زیر است :




دیاک‌ها همچنین با نام‌های دیگری از جمله "دیود تریگر متقارن" که برگرفته از منحنی مشخصه آن‌ها است، خوانده می‌شوند. اینکه دایاک یک قطعه دوجهتی یا دو طرفه است باعث شده تا ترمینال یا پایه‌های آن‌ها به صورت آند-کاتد علامت‌گذاری نشده و به صورت A1 (آند ۱) و A2 (آند ۲) و همچنین MT1 و MT2 نام‌گذاری شود.

در شکل زیر ساختمان دیاک مشخص شده است :






شمای فنی دیاک در شکل زیر نشان داده شده است :





در دیاک پایه ای به نام کاتد وجود ندارد در عوض آند 1 و آند 2 وجود دارد.


مشخصه ی ولت آمپر دیاک :
در شکل زیر مشخصه ی ولت آمپر دیاک در بایاس موافق و مخالف نشان داده شده است . ولتاژ شکست دیاک بین 30 تا 40 ولت است.


منحنی مشخصه دیاک رابطه بین ولتاژ و جریان قطعه را نشان می‌دهد. (VBO) (V breakover) ولتاژ شکست



یک شنبه 20 / 8 / 1390برچسب:, :: 10:40 ::  نويسنده : ahmad & saman

ترایاک (به انگلیسی: TRIAC) که سرنام کلمات Triode for Alternating Current است، قطعه‌ای الکترونیکی است که در صورت فعال (تریگر) شدن می‌تواند جریان الکتریکی را در هر دو جهت از خود عبور دهد. ترایاک عملکردی مانند تریستور اما بصورت دو طرفه دارد.

ترایاک را می‌توان دو تریستور مکمل (که یکی توسط آند و دیگری توسط کاتد تریگر می‌شود) مدل کرد که بصورت موازی اما در جهت برعکس (antiparallel) به هم متصل شده‌اند و گیت آنها نیز به یکدیگر متصل شده است. ترایاک می‌تواند با ولتاژ مثبت یا منفی که به پایهٔ گیت آن اعمال میشود، تریگر شود. (ولتاژ گیت نسبت به پایهٔ A1 که MT1 نیز خوانده می‌شود سنجیده می‌شود). یا یک پالس فعال‌سازی به پایهٔ گیت، ترایاک به شرایط هدایت می‌رود و تا زمانی که جریان عبوری از حد مشخصی پایین‌تر نیاید در همان شرایط باقی می‌ماند. این جریان مرزی را جریان نگهدارنده می‌گویند. این اتفاق می‌تواند در انتهای هر نیم سیکل از یک جریان متناوب (مانند برق شهر) رخ دهد. این خاصیت باعث شده است که ترایاک یک سوئیچ پراستفاده در مدارات AC شود که می‌توان با آن جریانهای الکتریکی بسیار بالا را توسط یک جریان ضعیف کنترل کرد. بعلاوه، با اعمال پالس در یک نقطهٔ خاص کنترل شده، می‌توان درصد جریان عبوری از بار را تحت کنترل درآورد که به این تکنیک کنترل فاز می‌گویند.
 

شمای فنی ترایاک:

______________________________________________________________________________

2N6075A TRIAC



پنج شنبه 19 / 8 / 1390برچسب:, :: 20:48 ::  نويسنده : ahmad & saman

فيوز معمولا از يك تيوب سراميكي تشكيل شده كه آلياژي از جنس نقره يا مس از وسط آن عبور مي كند و اطراف آن با كوارتز يا سيليس پر مي شود ،المان مركزي فيوز به گونه اي طراحي شده است كه اجازه عبور جريانهاي مجاز را مي دهد و به اين ترتيب فيوز از عبور جريانهاي اضافي و خطا جلوگيري مي كند.

اتصال كوتاه چيست؟

اتصال كوتاه خطايي است در يك وسيله الكتريكي كه در آن بار الكتريكي اجازه مي يابد تا بين يك فاز و زمين الكتريكي يا بين دو فاز جريان يابد. به عبارت غير فني تر، يك اتصال كوتاه هنگامي رخ ميدهد كه جريان الكتريسيته از يك مدار در جهتي ناخواسته، عموما به دليل يك اتصالي در جايي كه كسي انتظار ندارد، عبور كند.
ساده ترين راه براي ايجاد يك اتصال كوتاه متصل كردن سرهاي مثبت و منفي يك باتري توسط يك هادي كم مقاومت، مانند سيم، است. مقاومت كم موجب جريان زياد مي شود كه منجر به خروج انرژي زيادي از باتري در مدت كوتاه ميشود.

مفهوم بار اضافي به چه معنا مي باشد؟

مقدار جريان عبوري از مدار را اصطلاحا بار مي نامند،گاهي به هنگام استفاده بيش از حد مصرف كننده ها ،راه اندازي الكترو موتورها تحت فشار و يا عدم تعادل در شبكه در مدار الكتريكي بار اضافي بيش از حد مجاز به وجود مي آيد كه بايد از عبور آن جلوگيري شود چرا كه باعث صدمه به تجهيزات مي گردد.

فيوزها از نقطه نظر كاربرد و تكتولوژي ساخت به گونه هاي متعددي تقسيم مي شوند :

تقسيم بندي فيوزها از نقطه نظر كاربرد :

فيوزهاي ساختماني و سيستم هاي روشنايي

فيوزهاي ساختماني معمولا از نظر ولتاژ با ولتاژ برق شهري يكسان بوده و از آنها براي محافظت از تجهيزات ساختماني و روشنايي استفاده مي شود نمونه ساده اين فيوزها موسوم به فيوز فشنگي در پايين كنتور برق نصب مي شود.

فيوزهاي صنعتي و نيروگاهي

با توجه به تنوع فعاليتهاي صنعتي اين فيوزها داراي تنوع بسياري هستند يك نمونه از اين فيوز كه معمولا به شكل مكعب مستطيل با دو قسمت فلزي كارد مانند كه از دو سار آن خارج شده ،مي باشد كه به آن فيوز كاردي مي گويند ولتاژ اين فيوزها بسته به تجهيزاتي كه از آنها حفظت مي كنند بين 500 تا 1200 ولت و با شدت جريانهاي مختلف مي باشد.
البته نوعي خاص از فيوز وجود دارد كه مخصوص حفاظت از تجهيزات ÷ستهاي برق و نيروگاهي مي باشد،كه به انها فيوزهاي HV يا هاي ولتاژ مي گويند اين فيوزها قابليت كار با ولتاژهاي بسيار بالا گاها تا 36000 ولت را نيز دارا مي باشند.

فيوزهاي الكترونيك صنعتي

درواقع اين فيوزها محافظت از وسايلي نظير كنترل درايوهاي برق مستقيم ،يو پي اس ها و اينورتر ها و ساير تجهيزاتي كه به نوعي با عناصر نيمه رساناي الكتريكي
semiconductors
سرو كار دارند ،را به عهده دارند و از آنجا كه اين عناصر ظرفيت حرارتي پايين داشته و فوق العاده نسبت به افزايش جريان حساس هستند بنابراين بايد با فيوزهاي خاصي موسوم به فيوزهاي تند سوز حفاظت شوند.



پنج شنبه 19 / 8 / 1390برچسب:, :: 20:43 ::  نويسنده : ahmad & saman

برد بورد وسیله ای است که به شما در چیدمان اولیه وآزمایشی مدار کمک می کند.
بیشتر افرادی که در زمینه پروژه های الکترونیک کار می کنند ابتدا مدار خود را بر روی برد بورد می بندند وپس از جواب گرفتن آنرا بر روی مدارت چابی یا بردهای سورخدار مسی پیاده می کنند.پس شما برای بستن اولیه و تست مدارات به آن نیاز دارید.
به نحوه ارتباط دهی سوراخهای موجود در روی برد توجه کنید.



پنج شنبه 19 / 8 / 1390برچسب:, :: 20:41 ::  نويسنده : ahmad & saman

ترميستور:

 یکی از مشخصه های مورد نظر در مورد مقاومتهای معمولی این است که در محدوده وسیعی از تغییرات دمای محیطی ٬ مقاومت آنها تغیر نکند. اما ترمیستورها (یعنی مقاومتهای حرارتی) آگاهانه بصورتی ساخته شده اند که مشخصه هایشان با تغییر دمای محیط تغییر کند.به این ترتیب آنها را میتوان به عنوان سنسور ٬ و یا قطعات جبران کننده تغییرات حرارتی مورد استفاده قرار داد.

دو نوع ترمیستور اصلی وجود دارد : با ضریب حرارتی منفی (N.T.C) و ضریب حرارتی مثبت ( P.T.C) . در دمای 25 درجه سانتیگراد ٬ مقاومت نمونه های معمول N.T.C در حدود چند صد اهم (یا چند کیلو اهم) میباشد که با افزایش دما تا 100 درجه سانتیگراد ٬ مقاوت آن تا حد دهها اهم کاهش می یابد .اما مقاومت P.T.C در محدوده صفر تا 75 درجه سانتیگراد تقریبا ثابت است(معمولا در حدود 100 اهم).در درجه حرارت بالاتر از این حد(معمولا 120 _ 80 درجه سانتیگراد)مقاومت آن به سرعت بالا میرود(حد اکثر تا 10 کیلو اهم).



آشنایی با سنسور فشار
ترانسدیوسر و ترانسمیتر تعریف ابزار دقیق لاستیک‌های ایرلس تعریفی نوین از تایر اتومبیل Flat CD Mouse موسی که در CD درایو لپ تاپ قرار می گیرد! لامپ های ال ای دی با قابلیت کنترل از راه دور ژاپنی‌ها نازک‌ترین صفحه نمایش جهان را با حباب صابون ساختند
نويسندگان